میاد تو اتاقم و میبینه دارم درس میخونم. بدو میره دفتر نقاشیشو میاره و میشینه کنارم. زیر چشمی نگاش میکنم. با یه لبخند بزرگ میگه:« منم میخوام درس بخونم» بعد مداد رنگیارو میریزه رو زمین و خم میشه رو دفتر. یه شکل بیضی یا شایدم مستطیل شکل میکشه، با رنگ آبی. میگه:«آبی دوست داری؟» میگم :«آره، تو چی؟» میگه :«من سبز دوست دارم» بعد براش با نارنجی دایره دایره میکشه که نمیدونم چیه.آبی رو میده دستم میگه:«اینجا برام مثلث بکش.» میکشم براش و دوباره. نارنجی رو برمیداره و براش چشم و ابرو میکشه. «اگه گفتی چیه؟» نگاهمو از رو جزوه برمیدارم:«گربه؟!» میخنده :«نه!» فکر میکنم:«روباه؟؟» و جیغ خوشحالیشو میشنوم. میاد سمت راستم و میگه:«آبجی؟! روباه وقتی میره شکار، کرونا نمیگیره؟»