۷. بنویس چون دوست داری

متن را با دقت میخوانم، آنطور نیست که میخواهم! اگر از غلط‌های املایی‌اش چشم بپوشم، باز هم نمیتوانم از قرار گرفتن جملات کسل کننده چشم پوشی کنم. متن تندی مینویسم بر نقدش و مینویسم :«لطفا متن را بازبینی کنید.» درست قبل از فشردن دکمه ارسال، دکمه مکث خودم را می‌فشارم:«وایسا!!» مگر خودم اوایل نوشته هایم بی‌نقص بوده؟؟ مگر اکنون هم نوشته هایم بی نقص است؟؟‌ دست نگه میدارم. متن تندم را پاک میکنم و با تعریف از ایده متنی که نوشته سعی میکنم کمکش کنم تا نوشته‌اش را اصلاح کنم. و بعد نفس عمیقی میکشم میگویم :«از کجا معلوم؟؟ شاید از دل این نوشته ها نویسنده خوش ذوقی بیرون بیاید.» :) 

 

+ حالم خوب است، خدا را شکر. پس نوشتن متن «التیام زخم درون» احساس سبکتری داشتم و تصمیم گرفتم او را از اعماق قلبم ببخشم. سخت است کنار آمدن با این احساس رشد کرده که مانند زالو مرا از درون میمکد. مطمئنا از پسش برمی‌آیم، و مصرانه بر آن پا میفشارم ⁦:-)⁩
۳ نظر
آرام :)
۲۵ مرداد ۰۰:۵۱

همیشه امید کمک کنه هست :)

خوب باشی همیشه 🌼

پاسخ :

ممنون🌻:)
سین دال
۲۵ مرداد ۱۴:۰۶

کاش همه از این خواننده ها داشته باشن :)

پاسخ :

کاش حتی با وجود خواننده بد هم باز شوق نوشتن از بین نره ؛)
نظر لطفته عزیز:)
سایه نوری
۰۹ شهریور ۰۵:۵۰

نوشتن پر از شکوه و اعجاز و جادوئه.. نوشتن خودش معلمه.. خودش شوقه.. هرچند خوانده شدن شیرینه اما اگر واقعا عاشق نوشتن باشی،، واسه نوشتن مینویسی.. 

اصلا مگه میشه چیزی کامل باشه؟؟ نقص ها خیلی قشنگن خیلیی.. 

چه خوب که تهش به مهر و تشویق و فرصت دادن ختم شد😊

درباره من
من شاید مسافر زمان باشم
شاید هم از یه بُعد دیگه اومدم
کسی چه میدونه؟
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان