این مطلب حاوی اعتراف به همراه چاشنی غُر میباشد.
۱.یک ماه است که ننوشتهام. بهانه زیاد دارم ولی تنها عاملی که باعث شد دست به قلم نبرم و ننویسم همان عاملی است که مرا از برداشتن قدمهای بزرگ بازداشته و حتی اگر قدم اول را بردارم باعث میشود که نتوانم قدم بعدی را درست بردارم. و آن عامل چیزی نیست جز تنبلی. تمام امیدم این است که حتما بر تنبلیام پیروز شوم که خود نیازمند تکان دادن به خود است. و شاید هم پیدا کردن عامل تنبلی.
۲.یک ماهی که گذشت خوب و بد داشت اما خوبش خیلی خیلی بیشتر بود و در نتیجه میتوان از بدش چشم پوشید. یک ماه درگیر کارآموزی و کلاس بودم و با اینحال وقت باقیمانده را به درستی و با هدف میگذراندم. اما پس از تعطیلی دوباره به علت موج سواری کرونا (!) دوباره قرنطینه شدهام در خانه و به ماه های قرنطینگیام عدد اضاف میکنم همچون زندانی های در بند. به شدت کسل شدهام. نه تنها برای امتحان آماده نمیشوم بلکه حوصله کلاس ها را هم ندارم. نه ورزش منظمی دارم و نه روتین پوستم را دنبال میکنم. هنوز نتوانسته ام پس از دو هفته خانه نشینی دوباره بازگردم به برنامهریزی بولت ژورنال دوست داشتنیام و خلاصه یک پله چه عرض کنم، یک راه پله از زندگی خودم عقب افتادهام. (눈‸눈)
۳. به کمک نیاز دارم. کمکم کنید...
پ.ن: احتمالا شهریور ماه جهشی بوده که حسابش نکردم... ؟!